معنی فارسی revalued
B1ارزیابی مجدد شده، به ارزش‌گذاری دوباره یک دارایی اشاره دارد.
Having undergone a reassessment of value, often for financial reporting.
- verb
verb
معنی(verb):
To value again, give a new value to.
معنی(verb):
To apply revaluation to a pension benefit.
example
معنی(example):
پس از سقوط بازار، املاک دوباره ارزیابی شدند.
مثال:
After the market crash, the properties were revalued.
معنی(example):
قیمت‌های سهام دوباره ارزیابی شده، شرایط فعلی بازار را منعکس می‌کرد.
مثال:
The revalued stock prices reflected the current market conditions.
معنی فارسی کلمه revalued
:
ارزیابی مجدد شده، به ارزش‌گذاری دوباره یک دارایی اشاره دارد.
