معنی فارسی revend
B1بازپسگیری، پسگیری، در یک موقعیت یا موقعیت.
To regain or reclaim a position or authority.
- VERB
example
معنی(example):
او بعد از جلسه موقعیت خود را بازگشت داد.
مثال:
He revend his position after the meeting.
معنی(example):
او تصمیم گرفت صلاحیت خود را برای ایجاد تغییرات بازگرداند.
مثال:
She decided to revend her authority to make changes.
معنی فارسی کلمه revend
:
بازپسگیری، پسگیری، در یک موقعیت یا موقعیت.