معنی فارسی revengingly

B1

به حالتی اشاره دارد که شخص با قصد انتقام و تلافی به عمل می‌پردازد.

In a manner that suggests a desire for revenge.

example
معنی(example):

او بعد از به دست آوردن برتری با حس انتقام‌جویی لبخند زد.

مثال:

She smiled revengingly after gaining the upper hand.

معنی(example):

او به صورت انتقام‌جویانه به او نزدیک شد و قصد داشت حساب را رسیدگی کند.

مثال:

He approached him revengingly, intending to settle the score.

معنی فارسی کلمه revengingly

: معنی revengingly به فارسی

به حالتی اشاره دارد که شخص با قصد انتقام و تلافی به عمل می‌پردازد.