معنی فارسی reverently
B1بهطور احترامآمیز، با عواطف و نگرشهای محترمانه.
In a manner that shows deep respect.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a reverent manner
example
معنی(example):
آنها بهطور احترامآمیز در برابر مجسمه خم شدند.
مثال:
They bowed reverently before the statue.
معنی(example):
او با احترام دربارهٔ مربیاش صحبت کرد.
مثال:
She spoke reverently about her mentor.
معنی فارسی کلمه reverently
:
بهطور احترامآمیز، با عواطف و نگرشهای محترمانه.