معنی فارسی revers

B1

تغییر دادن، معکوس کردن، به عقب برگرداندن.

To change back to a previous state or direction.

noun
معنی(noun):

A lapel of a garment, turned back to show the reverse side.

example
معنی(example):

او مجبور بود تصمیم را به‌دلیل شواهد جدید تغییر دهد.

مثال:

He had to revers the decision due to new evidence.

معنی(example):

پس از بازنگری، آنها تصمیم گرفتند موضع قبلی خود را تغییر دهند.

مثال:

After reconsideration, they decided to revers their earlier stance.

معنی فارسی کلمه revers

: معنی revers به فارسی

تغییر دادن، معکوس کردن، به عقب برگرداندن.