معنی فارسی revest

B2

بازستاندن، بازگرداندن مالکیت یا کنترل به شخص یا گروهی.

To restore or return property or rights to someone.

example
معنی(example):

کمیته تصمیم گرفت که ملک را به مالک اولیه بازستاند.

مثال:

The committee decided to revest the property to the original owner.

معنی(example):

شرکت قصد دارد بعد از بازسازی کنترل را دوباره به دست آورد.

مثال:

The company aims to revest control after restructuring.

معنی فارسی کلمه revest

: معنی revest به فارسی

بازستاندن، بازگرداندن مالکیت یا کنترل به شخص یا گروهی.