معنی فارسی revigoration

B1

احیا، به معنای تجدید قوا یا انرژی در یک گروه یا چیز.

The process of being revitalized or invigorated.

example
معنی(example):

موفقیت تیم به احیای روحیه آنها منجر شد.

مثال:

The team's success led to the revigoration of their morale.

معنی(example):

احیای علاقه به موسیقی کلاسیک صورت گرفته است.

مثال:

There has been a revigoration of interest in classical music.

معنی فارسی کلمه revigoration

: معنی revigoration به فارسی

احیا، به معنای تجدید قوا یا انرژی در یک گروه یا چیز.