معنی فارسی revivalist

B1

شخصی که به احیای سنت‌ها یا شیوه‌های قدیمی تمایل دارد.

A person advocating for or emphasizing the revival of a tradition or practice.

example
معنی(example):

جنبش احیایی تلاش می‌کند تا سنت‌های قدیمی را دوباره زنده کند.

مثال:

The revivalist movement seeks to bring back old traditions.

معنی(example):

او خود را یک احیاگر می‌داند و بر حفظ میراث فرهنگی تمرکز دارد.

مثال:

She identifies as a revivalist, focusing on preserving cultural heritage.

معنی فارسی کلمه revivalist

: معنی revivalist به فارسی

شخصی که به احیای سنت‌ها یا شیوه‌های قدیمی تمایل دارد.