معنی فارسی revoluble

B2

قابل دوران، چیزی که می‌تواند به دور یک محور بچرخد یا حرکت کند.

Capable of revolving or rotating around an axis.

example
معنی(example):

زمین به دور خورشید دوران می‌کند.

مثال:

The Earth is revoluble around the Sun.

معنی(example):

یک صندلی دوران‌پذیر می‌تواند در هر جهتی بچرخد.

مثال:

A revoluble chair can spin in any direction.

معنی فارسی کلمه revoluble

: معنی revoluble به فارسی

قابل دوران، چیزی که می‌تواند به دور یک محور بچرخد یا حرکت کند.