معنی فارسی rewakening
B1دوباره بیدار شدن، به معنای بازگشت به حالت هوشیاری یا فعالی بعد از یک دوره سکون.
The process of returning to a state of consciousness or activity after a period of dormancy.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره بیدار شدن طبیعت در بهار شادی زیادی به ارمغان میآورد.
مثال:
The rewakening of nature in spring brings joy to many.
معنی(example):
دوباره بیدار شدن دوستیهای قدیمی میتواند به تقویت ارتباطات کمک کند.
مثال:
The rewakening of old friendships can help strengthen bonds.
معنی فارسی کلمه rewakening
:
دوباره بیدار شدن، به معنای بازگشت به حالت هوشیاری یا فعالی بعد از یک دوره سکون.