معنی فارسی rewardable
B2قابل پاداش، به ویژگی یا حالتی گفته می‌شود که برای آن می‌توان پاداشی در نظر گرفت.
Deserving of a reward or recognition for one's actions or behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار خوب در کلاس قابل پاداش است.
مثال:
Good behavior in class is rewardable.
معنی(example):
تلاش‌ها در کار گروهی معمولاً قابل پاداش هستند.
مثال:
Efforts in teamwork are often rewardable.
معنی فارسی کلمه rewardable
:
قابل پاداش، به ویژگی یا حالتی گفته می‌شود که برای آن می‌توان پاداشی در نظر گرفت.
