معنی فارسی reweave
B1دوباره بافتن یک بافت، به ویژه پارچه یا فرش، برای ترمیم یا تغییر در الگوی آن.
To weave something again or anew, especially fabric or tapestry.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند قالیچه قدیمی را دوباره بافته خواهد کرد.
مثال:
The artist will reweave the old tapestry.
معنی(example):
ما باید پارچه را دوباره ببافیم تا طرح اصلی آن را بازگردانیم.
مثال:
We need to reweave the fabric to restore its original design.
معنی فارسی کلمه reweave
:
دوباره بافتن یک بافت، به ویژه پارچه یا فرش، برای ترمیم یا تغییر در الگوی آن.