معنی فارسی reynold

B1

نام یک فرد معروف که در زمینه علم فعالیت داشته است.

A proper noun referring to a notable individual, usually in a scientific context.

example
معنی(example):

رینولد به خاطر مشارکت‌هایش در علم شناخته می‌شد.

مثال:

Reynold was known for his contributions to science.

معنی(example):

عدد معروف رینولد به نام او نامگذاری شده است.

مثال:

The famous Reynod number is named after him.

معنی فارسی کلمه reynold

: معنی reynold به فارسی

نام یک فرد معروف که در زمینه علم فعالیت داشته است.