معنی فارسی rhapsodic

B2

حالتِ شعف و شگفتی در بیان احساسات عمیق، به ویژه در هنر و موسیقی.

Expressing or characterized by an exaggerated enthusiasm or ecstatic emotion.

example
معنی(example):

موسیقیدان یک قطعه ی رَپسودیک نواخت که همه را مسحور کرد.

مثال:

The musician played a rhapsodic piece that captivated everyone.

معنی(example):

مدح‌های رَپسودیک او برای غروب آفتاب واقعاً الهام‌بخش بود.

مثال:

Her rhapsodic praises for the sunset were truly inspiring.

معنی فارسی کلمه rhapsodic

: معنی rhapsodic به فارسی

حالتِ شعف و شگفتی در بیان احساسات عمیق، به ویژه در هنر و موسیقی.