معنی فارسی rhapsodical
B2وابسته به رپسود، در شعر یا موسیقی به معنای حالتی است که توصیف و بیان هیجانات رقته است.
Relating to or characteristic of a rhapsody; excessively enthusiastic or emotional.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
توصیفهای رَپسودیک او از طبیعت صحنه را زنده کرد.
مثال:
His rhapsodical descriptions of nature made the scene come alive.
معنی(example):
رمان پر از تصویرسازی و احساسات رَپسودیک بود.
مثال:
The novel was filled with rhapsodical imagery and emotion.
معنی فارسی کلمه rhapsodical
:
وابسته به رپسود، در شعر یا موسیقی به معنای حالتی است که توصیف و بیان هیجانات رقته است.