معنی فارسی rhomboides
B1نوعی از اشکال یا موجودات که به شکل لوزی هستند.
Referring to organisms or objects that have a rhomboid or rhomboidal shape.
- NOUN
example
معنی(example):
زیست شناس گونههای رُمبویی را که در این منطقه یافت شده بود، مورد مطالعه قرار داد.
مثال:
The biologist studied the rhomboides species found in the region.
معنی(example):
رُمبوییها میتوانند در محیطهای مختلف یافت شوند و به خوبی به هر کدام سازگار شوند.
مثال:
Rhomboides can be found in various environments, adapting well to each.
معنی فارسی کلمه rhomboides
:
نوعی از اشکال یا موجودات که به شکل لوزی هستند.