معنی فارسی ribbonman

B1

دستیار روبان، شخصی که در نمایش یا جشن‌ها با روبان‌ها فعالیت می‌کند.

A person who works with ribbons, often in a theatrical or entertainment context.

example
معنی(example):

دستیار روبان به خاطر نمایش‌های رنگارنگش معروف بود.

مثال:

The ribbonman was known for his colorful displays.

معنی(example):

در جشنواره، دستیار روبان با حقه‌های خود همه را سرگرم کرد.

مثال:

At the festival, the ribbonman entertained everyone with his tricks.

معنی فارسی کلمه ribbonman

: معنی ribbonman به فارسی

دستیار روبان، شخصی که در نمایش یا جشن‌ها با روبان‌ها فعالیت می‌کند.