معنی فارسی ride one's luck
B1استفاده از شانس یا موقعیتهای خوب و امید به ادامه آنها بدون تلاش اضافی.
To take advantage of favorable circumstances, often relying on luck.
- verb
verb
معنی(verb):
To avoid failure only by good fortune.
example
معنی(example):
تو اخیراً بر شانس خود سوار شدهای، اما ممکن است به زودی تمام شود.
مثال:
You've been riding your luck lately, but it might run out soon.
معنی(example):
او تمایل دارد که در قمار بر شانس خود سوار شود و منتظر یک پیروزی بزرگ باشد.
مثال:
He tends to ride his luck in gambling, hoping for a big win.
معنی فارسی کلمه ride one's luck
:استفاده از شانس یا موقعیتهای خوب و امید به ادامه آنها بدون تلاش اضافی.