معنی فارسی righthearted

B1

داشتن دلی خالص و نیکو، رفتار اخلاقی.

Having a genuine, kind-hearted nature.

example
معنی(example):

او شخصی با دل پاک است که همیشه به دیگران کمک می‌کند.

مثال:

He is a righthearted person who always helps others.

معنی(example):

طبیعت با دل پاک او را بسیار قابل اعتماد می‌کند.

مثال:

Her righthearted nature makes her very trustworthy.

معنی فارسی کلمه righthearted

: معنی righthearted به فارسی

داشتن دلی خالص و نیکو، رفتار اخلاقی.