معنی فارسی rigidness

B2

سختی، کیفیت یا حالت عدم انعطاف یا سختی.

The quality of being rigid or inflexible.

example
معنی(example):

سختی ساختار مانع هر حرکتی شد.

مثال:

The rigidness of the structure prevented any movement.

معنی(example):

سختی او همکاری با او را دشوار کرد.

مثال:

His rigidness made it difficult to work with him.

معنی فارسی کلمه rigidness

: معنی rigidness به فارسی

سختی، کیفیت یا حالت عدم انعطاف یا سختی.