معنی فارسی rigidities

B2

سختی‌ها، ویژگی یا حالت عدم انعطاف یا سختی.

The quality of being rigid; inflexibility.

example
معنی(example):

سختی‌های سیستم تغییر را دشوار کرد.

مثال:

The rigidities of the system made it hard to change.

معنی(example):

او سختی‌ها را در سازمان مورد انتقاد قرار داد.

مثال:

He criticized the rigidities in the organization.

معنی فارسی کلمه rigidities

: معنی rigidities به فارسی

سختی‌ها، ویژگی یا حالت عدم انعطاف یا سختی.