معنی فارسی rigidification

B2

سخت شدن، عمل یا فرآیند تبدیل شدن یا داشتن ویژگی‌های سخت.

The process of becoming rigid or stiff.

example
معنی(example):

سخت شدن ماده آن را بسیار قوی کرد.

مثال:

The rigidification of the material made it very strong.

معنی(example):

فرآیند سخت شدن در این آزمایش بسیار مهم است.

مثال:

The process of rigidification is crucial in this experiment.

معنی فارسی کلمه rigidification

: معنی rigidification به فارسی

سخت شدن، عمل یا فرآیند تبدیل شدن یا داشتن ویژگی‌های سخت.