معنی فارسی rine

B1

حسی که به نوعی عدم اطمینان یا عدم راحتی در یک موقعیت اشاره دارد.

A slight or vague feeling or quality, often implying discomfort.

example
معنی(example):

او هنگام شنیدن اخبار حس عجیبی از غم را حس کرد.

مثال:

She felt a strange rine of sadness upon hearing the news.

معنی(example):

حس مشکوکی پس از بیانیه او در هوا باقی ماند.

مثال:

A rine of suspicion lingered in the air after his statement.

معنی فارسی کلمه rine

: معنی rine به فارسی

حسی که به نوعی عدم اطمینان یا عدم راحتی در یک موقعیت اشاره دارد.