معنی فارسی ringable
B1قابل زنگ زدن، به اشیایی اطلاق میشود که میتوان آنها را زنگ زد یا تماس گرفته شود.
Able to be rang, typically referring to bells or phones.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زنگی که از دور قابل زنگ زدن است.
مثال:
The bell is ringable from afar.
معنی(example):
این قابلیت شناسایی یک تلفن زنگزن را آسان میکند.
مثال:
This feature makes it easy to identify a ringable phone.
معنی فارسی کلمه ringable
:
قابل زنگ زدن، به اشیایی اطلاق میشود که میتوان آنها را زنگ زد یا تماس گرفته شود.