معنی فارسی ringster
B1به شخصی اطلاق میشود که به جمعآوری و استفاده از حلقهها علاقه دارد.
A person who collects or is fond of rings.
- noun
noun
معنی(noun):
Member of a (political or economic) ring
example
معنی(example):
حلقهدار عاشق جمعآوری انواع مختلف حلقهها است.
مثال:
The ringster loves to collect different types of rings.
معنی(example):
حلقهدار بودن به این معناست که شما جواهرات را دوست دارید.
مثال:
Being a ringster means you appreciate jewelry.
معنی فارسی کلمه ringster
:
به شخصی اطلاق میشود که به جمعآوری و استفاده از حلقهها علاقه دارد.