معنی فارسی ripienist

B2

موسیقی‌دانی که در کنار نوازندگان اصلی در یک گروه موسیقی اجرا می‌کند.

A musician who plays an accompaniment role, often supplementing the main group.

example
معنی(example):

به عنوان یک ریپی‌نیست، او به اجرای کلی ارکستر کمک کرد.

مثال:

As a ripienist, she contributed to the overall performance of the orchestra.

معنی(example):

نقش یک ریپی‌نیست در متعادل کردن صدای گروه بسیار مهم است.

مثال:

The role of a ripienist is crucial in balancing the sound of the ensemble.

معنی فارسی کلمه ripienist

: معنی ripienist به فارسی

موسیقی‌دانی که در کنار نوازندگان اصلی در یک گروه موسیقی اجرا می‌کند.