معنی فارسی ripplets
B1موجهای کوچک، به ویژه در آب یا دیگر مایعات، که معمولاً به دلیل اختلال در سطح ایجاد میشوند.
Small waves, especially in water or other liquids, usually caused by disturbances at the surface.
- NOUN
example
معنی(example):
موجهای کوچک در جویبار در نور خورشید درخشان بودند.
مثال:
The ripplets in the stream were sparkling in the sunlight.
معنی(example):
کودک با پرتاب سنگها به آب موجهای کوچک ایجاد کرد.
مثال:
The child made ripplets by throwing stones into the water.
معنی فارسی کلمه ripplets
:
موجهای کوچک، به ویژه در آب یا دیگر مایعات، که معمولاً به دلیل اختلال در سطح ایجاد میشوند.