معنی فارسی rivetting
B1ریوت کردن، فرآیند اتصال قطعات با استفاده از میخهای فلزی که در صنایع مختلف مانند ساختمان و تولید استفاده میشود.
The action or process of fastening with rivets.
- NOUN
example
معنی(example):
ریوت کردن یک مهارت مهم در کار با فلز است.
مثال:
Rivetting is an important skill in metalworking.
معنی(example):
آنها تکنیکهای ریوت کردن را در کارگاه خود میآموزند.
مثال:
They are learning rivetting techniques in their workshop.
معنی فارسی کلمه rivetting
:
ریوت کردن، فرآیند اتصال قطعات با استفاده از میخهای فلزی که در صنایع مختلف مانند ساختمان و تولید استفاده میشود.