معنی فارسی rizzle
B1ریزل کردن، به معنای استفاده از جذابیت یا شوخطبعی برای ایجاد ارتباط با دیگران یا در یک موقعیت اجتماعی.
To use charm or humor to establish a connection with others or enhance a social situation.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد به قلب او با ریزل وارد شود.
مثال:
He tried to rizzle his way into her heart.
معنی(example):
خندههای او همیشه وضعیت را ریزل میکند.
مثال:
Her laughter always makes the situation rizzle.
معنی فارسی کلمه rizzle
:
ریزل کردن، به معنای استفاده از جذابیت یا شوخطبعی برای ایجاد ارتباط با دیگران یا در یک موقعیت اجتماعی.