معنی فارسی rizzomed

B1

ریزوم کردن، به معنای اعمال جذابیت یا تشویق به ایجاد رابطه نزدیکتر با شخصی.

To apply charm or encouragement to foster a closer relationship with someone.

example
معنی(example):

پس از اینکه او او را ریزوم کرد، آن‌ها شروع به قرار ملاقات کردند.

مثال:

After he rizzomed her, they started dating.

معنی(example):

او عندما ریزومش کرد در رویداد احساس خوشنودی کرد.

مثال:

She felt flattered when he rizzomed her at the event.

معنی فارسی کلمه rizzomed

: معنی rizzomed به فارسی

ریزوم کردن، به معنای اعمال جذابیت یا تشویق به ایجاد رابطه نزدیکتر با شخصی.