معنی فارسی roadblock
B1مانع یا سدی در جاده که عبور و مرور را محدود میکند.
An obstruction or barrier on a road that prevents or hinders passage.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Something that blocks or obstructs a road.
معنی(noun):
An obstacle or impediment.
verb
معنی(verb):
To prevent, hinder.
example
معنی(example):
سد جادهای رسیدن به مقصد را دشوار کرد.
مثال:
The roadblock made it hard to reach the destination.
معنی(example):
آنها سد جادهای گذاشتند تا ترافیک را متوقف کنند.
مثال:
They put up a roadblock to stop the traffic.
معنی فارسی کلمه roadblock
:
مانع یا سدی در جاده که عبور و مرور را محدود میکند.
