معنی فارسی roadhog

B1

راننده‌ای که در جاده رفتارهای خودخواهانه و خطرناک دارد.

A driver who operates a vehicle in a reckless or inconsiderate manner on the roads.

noun
معنی(noun):

A motorist who straddles two lanes of traffic or otherwise monopolizes the road.

معنی(noun):

A bad or inconsiderate driver of a motor vehicle.

example
معنی(example):

راننده واقعاً یک خودخواه جاده‌ای بود و به محدودیت‌های سرعت بی‌توجهی کرد.

مثال:

The driver was a real roadhog, ignoring all speed limits.

معنی(example):

باید نسبت به خودخواه‌های جاده‌ای در بزرگراه احتیاط کنیم.

مثال:

We need to be cautious of roadhogs on the highway.

معنی فارسی کلمه roadhog

: معنی roadhog به فارسی

راننده‌ای که در جاده رفتارهای خودخواهانه و خطرناک دارد.