معنی فارسی roadsider

B1

فردی که در کنار جاده فعالیت دارد، مانند فروشنده یا کارگر.

A person who works or has activities alongside the road.

example
معنی(example):

کنار جاده‌ای خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها را به مسافران می‌فروخت.

مثال:

The roadsider sold snacks and drinks to travelers.

معنی(example):

ما برای صحبت با کنار جاده‌ای که منطقه را خوب می‌شناخت توقف کردیم.

مثال:

We stopped to chat with the roadsider who knew the area well.

معنی فارسی کلمه roadsider

: معنی roadsider به فارسی

فردی که در کنار جاده فعالیت دارد، مانند فروشنده یا کارگر.