معنی فارسی rockborn

B1

موجوداتی که به نوعی از سنگ زاده می‌شوند و برای زنده ماندن به شرایط دشوار عادت کرده‌اند.

Creatures believed to be born from rock, often depicted as resilient and strong.

example
معنی(example):

موجودات زاده سنگ در سخت‌ترین محیط‌ها زندگی می‌کنند.

مثال:

The rockborn creatures thrive in the harshest environments.

معنی(example):

افسانه درباره قهرمان زاده سنگی صحبت می‌کرد که روستا را نجات می‌دهد.

مثال:

The legend spoke of a rockborn hero who would save the village.

معنی فارسی کلمه rockborn

: معنی rockborn به فارسی

موجوداتی که به نوعی از سنگ زاده می‌شوند و برای زنده ماندن به شرایط دشوار عادت کرده‌اند.