معنی فارسی rockfalls
B1وقایع طبیعی که در آن تودههای سنگ از یک ناحیه به پایین میافتند.
Natural events where masses of rock fall from a slope or cliff.
- noun
noun
معنی(noun):
A quantity of rocks that has fallen from a cliff etc.
example
معنی(example):
ریزش سنگها میتواند برای کوهنوردان خطرناک باشد.
مثال:
Rockfalls can be dangerous for hikers.
معنی(example):
پس از طوفان، ریزشهای سنگی زیادی در منطقه وجود داشت.
مثال:
After the storm, there were numerous rockfalls in the area.
معنی فارسی کلمه rockfalls
:
وقایع طبیعی که در آن تودههای سنگ از یک ناحیه به پایین میافتند.