معنی فارسی rodden

B2

راد شدن، به عمل تقویت کردن یک ساختمان یا سازه اشاره دارد.

Reinforced with rods or similar materials for strength.

example
معنی(example):

ساختمان به طوری راد شده بود که در برابر زلزله‌ها مقاومت کند.

مثال:

The building was rodden to withstand earthquakes.

معنی(example):

آنها اطمینان حاصل کردند که ساختار قبل از شروع ساخت به خوبی راد شده است.

مثال:

They ensured the structure was rodden before construction began.

معنی فارسی کلمه rodden

: معنی rodden به فارسی

راد شدن، به عمل تقویت کردن یک ساختمان یا سازه اشاره دارد.