معنی فارسی rodential
B1رودنتال، مربوط به گروهی از پستانداران مانند موشها و خرگوشها که دندانهای آنها برای گاز زدن و جویدن مواد گیاهی مناسب است.
Relating to the order of rodents, a group of mammals characterized by continuously growing incisors.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک حیوان رودنتال مشابه یک موش یا یک موش است.
مثال:
A rodential animal is similar to a rat or a mouse.
معنی(example):
در زیستشناسی، ویژگیهای رودنتال میتواند به شناسایی گونهها کمک کند.
مثال:
In biology, rodential features can help identify species.
معنی فارسی کلمه rodential
:
رودنتال، مربوط به گروهی از پستانداران مانند موشها و خرگوشها که دندانهای آنها برای گاز زدن و جویدن مواد گیاهی مناسب است.