معنی فارسی rodomontaded
B1به عمل لافزدن یا نشاندادن خود به طور مبالغهآمیز اشاره دارد.
To brag or boast excessively about one's abilities or achievements.
- verb
verb
معنی(verb):
To boast, brag or bluster pretentiously.
example
معنی(example):
او در طول گفتوگو به لافزدن درباره مهارتهایش پرداخت.
مثال:
He rodomontaded about his skills throughout the conversation.
معنی(example):
پس از لاف زدن به مدت چند ساعت، او درنهایت اجازه داد دیگران صحبت کنند.
مثال:
Having rodomontaded for hours, he finally let others speak.
معنی فارسی کلمه rodomontaded
:
به عمل لافزدن یا نشاندادن خود به طور مبالغهآمیز اشاره دارد.