معنی فارسی roes
B2تخم‌ماهی، تخم‌های نگهداری شده یا تازه ماهی‌ها که به عنوان غذا استفاده می‌شوند.
The eggs of fish or amphibians, often considered a delicacy.
- noun
noun
معنی(noun):
The eggs of fish.
معنی(noun):
The sperm of certain fish.
معنی(noun):
The ovaries of certain crustaceans.
معنی(noun):
Short for roe deer.
معنی(noun):
A mottled appearance of light and shade in wood, especially in mahogany.
example
معنی(example):
تخم‌های ماهی در بسیاری از فرهنگ‌ها خوراکی‌های باارزشی به شمار می‌روند.
مثال:
The roes of the fish are prized delicacies in many cultures.
معنی(example):
ما از یک غذای تازه که تخم ماهی روی آن بود لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed a dish that featured fresh roes on top.
معنی فارسی کلمه roes
:
تخم‌ماهی، تخم‌های نگهداری شده یا تازه ماهی‌ها که به عنوان غذا استفاده می‌شوند.
