معنی فارسی rollier
B1اہمیت آن به حالت یا کیفیت چرخیدن یا لغزیدن نسبت به دیگر اشیاء است.
A comparative form of 'roll', describing something that has more ability to roll smoothly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اسباببازی از آن یکی لغزندهتر است.
مثال:
This toy is rollier than the other one.
معنی(example):
چرخهای جدید دوچرخه را در جاده لغزندهتر میکنند.
مثال:
The new wheels make the bike rollier on the road.
معنی فارسی کلمه rollier
:
اہمیت آن به حالت یا کیفیت چرخیدن یا لغزیدن نسبت به دیگر اشیاء است.