معنی فارسی romandom

B1

حالت یا سبک نوشتاری که بر محور عشق و احساسات متمرکز است.

A style or condition characterized by romantic sentiment.

example
معنی(example):

سبک نوشتاری او پر از عشق و احساس است.

مثال:

Her writing style is filled with romandom and passion.

معنی(example):

این فیلم نمونه‌ای عالی از عشق و احساس در داستان‌سرایی مدرن است.

مثال:

The film is a great example of romandom in modern storytelling.

معنی فارسی کلمه romandom

: معنی romandom به فارسی

حالت یا سبک نوشتاری که بر محور عشق و احساسات متمرکز است.