معنی فارسی romane
B1یک داستان بلند که معمولاً تمرکز آن بر روی روابط انسانی و احساسات است.
A long fiction narrative primarily focused on human relationships and emotions.
- NOUN
example
معنی(example):
او عاشق خواندن یک رمان خوب در تابستان بود.
مثال:
She loved reading a good romane during the summer.
معنی(example):
کتابخانه رمانهای زیادی برای امانت دارد.
مثال:
The library has many romane available for borrowing.
معنی فارسی کلمه romane
:
یک داستان بلند که معمولاً تمرکز آن بر روی روابط انسانی و احساسات است.