معنی فارسی romanite
B1عناصر و شیوههای مربوط به روم باستان.
Relating to the features or artifacts of ancient Rome.
- OTHER
example
معنی(example):
ساختار رومانیت خرابههای باستانی بسیاری از بازدیدکنندگان را تحت تأثیر قرار میدهد.
مثال:
The romanite structure of the ancient ruins impresses many visitors.
معنی(example):
بسیاری از آثار رومانیت اخیراً کشف شدهاند.
مثال:
Many romanite artifacts have been excavated recently.
معنی فارسی کلمه romanite
:
عناصر و شیوههای مربوط به روم باستان.