معنی فارسی romanish
B1زبان یا لهجهای که به رومانیها و فرزندان آنها مربوط است.
A language or dialect related to the Romani people.
- NOUN
example
معنی(example):
دیاسپورای رومانی اغلب در جوامع خود به رمانیش صحبت میکند.
مثال:
The Romani diaspora often speaks Romanish in their communities.
معنی(example):
رمانیش شامل عناصری از چندین زبان است.
مثال:
Romanish incorporates elements from several languages.
معنی فارسی کلمه romanish
:
زبان یا لهجهای که به رومانیها و فرزندان آنها مربوط است.