معنی فارسی rombos
B1شکل هندسی با چهار ضلع و زاویههای متساوی.
A geometric shape with four sides and angles that are equal.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند بر روی بوم، رومبوسهای زیبایی نقاشی کرد.
مثال:
The artist painted beautiful rombos on the canvas.
معنی(example):
شما میتوانید رومبوسها را در الگوهای هندسی مختلف پیدا کنید.
مثال:
You can find rombos in various geometric patterns.
معنی فارسی کلمه rombos
:
شکل هندسی با چهار ضلع و زاویههای متساوی.