معنی فارسی rooed
B1دویدن به معنای آمادهسازی برای فصل یا انجام کارهای لازم در یک فضای باز.
Past tense of roodle, indicating completed playful movement or preparation.
- VERB
example
معنی(example):
چمن برای فصل دویده شده است.
مثال:
The lawn has been rooed for the season.
معنی(example):
او آخر هفته گذشته باغ را دوید.
مثال:
He rooed the garden last weekend.
معنی فارسی کلمه rooed
:
دویدن به معنای آمادهسازی برای فصل یا انجام کارهای لازم در یک فضای باز.