معنی فارسی roofage
B1سقف به معنای مجموع مواد ساخت سقف در یک سازه.
The materials that make up the roof of a structure.
- NOUN
example
معنی(example):
سقف خانه نیاز به تعمیر دارد.
مثال:
The roofage on the house needs repair.
معنی(example):
ما برای نوسازی، سقف را اندازهگیری کردیم.
مثال:
We measured the roofage for the renovation.
معنی فارسی کلمه roofage
:
سقف به معنای مجموع مواد ساخت سقف در یک سازه.