معنی فارسی rootling

B2

ریشه‌های جوان به جوانه‌ها یا نشاهای تازه ریشه‌داری گفته می‌شود که به تازگی رشد کرده‌اند.

Young plant roots or shoots that are developing.

verb
معنی(verb):

(of an animal) to dig into the ground, with the snout.

معنی(verb):

(of a person) to search for something from a drawer, closet, etc.; to dig out.

example
معنی(example):

ریشه‌های جوان درختان به آنها کمک کرده تا در خاک تثبیت شوند.

مثال:

The rootling of the trees helped to anchor them in the soil.

معنی(example):

در بهار، بسیاری از ریشه‌های جوان از زمین جوانه می‌زنند.

مثال:

In spring, many rootlings sprout up from the ground.

معنی فارسی کلمه rootling

: معنی rootling به فارسی

ریشه‌های جوان به جوانه‌ها یا نشاهای تازه ریشه‌داری گفته می‌شود که به تازگی رشد کرده‌اند.