معنی فارسی rotuliform
B2شکل دایرهای یا چرخ مانند، به ویژه در اشاره به اشیاء یا گیاهان.
Having a shape resembling a wheel or disk.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگ به شکل روتولیفورم است که شبیه یک چرخ کوچک میباشد.
مثال:
The leaf is rotuliform, resembling a small wheel.
معنی(example):
شکل روتولیفورم گل توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The rotuliform shape of the flower caught everyone's attention.
معنی فارسی کلمه rotuliform
:
شکل دایرهای یا چرخ مانند، به ویژه در اشاره به اشیاء یا گیاهان.