معنی فارسی roughdrying

B1

فرآیند خشک کردن سریع و سطحی اشیاء.

The process of drying something quickly and superficially.

example
معنی(example):

خشک کردن سطحی یک روش سریع برای آماده‌سازی لباس‌ها قبل از اتو کردن است.

مثال:

Roughdrying is a quick way to prepare clothes for ironing.

معنی(example):

آنها توصیه می‌کنند که موهایتان را قبل از حالت دادن سریع خشک کنید.

مثال:

They recommend roughdrying your hair before styling it.

معنی فارسی کلمه roughdrying

: معنی roughdrying به فارسی

فرآیند خشک کردن سریع و سطحی اشیاء.